بازمانده… چشمهای من خیره به توست، مثل سرباز تیرخوردهای که رفیقش را به رفتن وادار میکند… وقتی خوشبختی را بغل کنی دیگر تنها بازماندهی ارتش ۲ نفرهی آن روزها تنها نیست….. آسوده بسته میشوم… 17 آبان 1391 | دسته: اسپم ذهنی | ۲ دیدگاه ۲ دیدگاه نيما زیبا نوشتی ممنون پاسخ تیله (U) پاسخ انصراف از پاسخ Please Post Your Comments & Reviews انصرافنشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد Required fields are marked *دیدگاه شمانام * ایمیل * وبلاگ/وبسایت ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم. Δ
زیبا نوشتی
ممنون
(U)